چگونه اگزوز ماشین سوت بکشد؟

در ضمن توصیه می شود همیشه از یک نوع روغن موتور استفاده کنید، چون تعویض پی در پی نوع روغن، به دلیل تفاوت در فر

توسط ENGINEARTS-HEADERS در 11 مهر 1400

در ضمن توصیه می شود همیشه از یک نوع روغن موتور استفاده کنید، چون تعویض پی در پی نوع روغن، به دلیل تفاوت در فرمولاسیون آن ها ممکن است باعث واکنش شیمیایی و آسیب رسیدن به موتور خودرو شود. چون خروجی دود و گاز کمتر است و با همین مدل هم کارش راه میافتد.

تیکه های شیشه رو روی هم گذاشتم، نوبت رسید به کادر چوبی دور قاب ورقه ی کاغذ سفیدی خودنمایی میکرد. خام سوزی در برخی از موارد حتی باعث کپ کردن موتور هم می شود.

ماینر باکس های شرکت آرام گستر پارس به دلیل فراهم آوردن سیستم خنک کننده ایده آل ، امکان گردش هوای مناسب و موثر در قسمت ورودی و خروجی و همچنین نداشتن تماس با محیط نه تنها باعث گرم شدن خطرناک دستگاه ماینر و سوختن دستگاه نمی شود بلکه دمای آن را 5 الی 10 درجه سانتی گراد کاهش خواهد داد که این یک مزیت محسوب می شود.

ماده 223 ـ زمان لازمالاجرا شدن آن دسته از احكام اين آييننامه كه اجراي آنها مستلزم آموزش، اطلاعرساني عمومي يا كسب مهارتهاي خاص باشد، اول مهرماه سال 1384 تعيين ميشود. راکب میتواند با فشار دادن دکمهای که در سمت راست دسته فرمان جای دارد، یکی از دو حالت E (صرفهجویی در سوخت) و S (ورزشی) را انتخاب کند.

کنجکاو به سمت ورقه ی کاغذ دستم رو دراز کردم که به جای صفحه ی نرم کاغذ، دستم با صفحه ی گلاسه ای برخورد. هرچی به ذهنم فشار میآوردم که بفهمم قضیه از چه قراره هیچ چیز یادم نمیاومد و بدتر گیج میشدم.

همانطور که در بالا ذکر شد مبدل کاتالیزور از اهمیت بالایی در خودرو برخوردار است بنابراین عملکرد صحیح آن نیز مهم است. وي گفت: براي ساخت اين تراکتور، 155 ميليون ريال اعتبار از محل اعتبارهاي دبيرخانه بند دال ماده 45 ، تامين شده است و پيش بيني مي شود تکميل آن دو سال و نيم ديگر طول بکشد.

تا اینجا با عملکرد اگزوز و وظایف آن آشنا شدید. در سال 1994، کاواساکی ZX-9R را معرفی کرد که تا یک دهه بعد پرچمدار 900 سیسی های این شرکت بود.

لبخند مصنوعی اوستا و نگاه زیرک بیتا تضادی داشت که واضح و آشکار بود. تیکه ای از شیشه ی برنده که عکس رو در اسارت گرفته بود و عکس عروسی همون پسره و بیتا زیر شیشه بود؛ شیشه رو از روی عکس برداشتم و نگاهی بهش انداختم.

با دیدن چهره ی خودم با کمی تغییر که لبخند روی لبم نقش بسته بود و همون پسره رو درآغوش گرفته بودم دود از سرم بلند شد و متحیر به عکس خیره شدم.

مشغول جمع کردن شیشه ها شدم که هیکل مردونه ی اوستا جلوی روم نمایان شد. نذاشت حرفم رو ادامه بدم و رد نگاهم که به عکس دونفرشون دوخته شده بود رو گرفت و به عکس رسید، لب شکافت: میشناسیش مگه؟

آخرین مطالب